ضرب المثل های فرانسه

این بلاگ ارایه ای از ضرب المثل های فرانسه با معادل فارسی که توسط کاربر تهیه گردیده است.

ضرب المثل های فرانسه

این بلاگ ارایه ای از ضرب المثل های فرانسه با معادل فارسی که توسط کاربر تهیه گردیده است.

  • ۰
  • ۰

Pauvre penseur grand parleur

گردوی پوک، سر و صدایش بیشتر است.


Qui Terre a guerre a

هر که بامش بیش، برفش بیشتر.


Il faut casser le noyau pour. avoir l'amande

 هرکه طاووس خواهد، جور هندوستان کشد. 


Il faut battre le fer pendent qu'il est chaud

تا تنور گرم است، باید نان پخت.


Un ehirondelle ne fait le printe mps

با یک گل بهار نمی شود.


Petit à petit I'oiseau fait son nid

قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.


Mieux vaut moineau en cage que poule d'eau qui nage

یک گنجشک در دست، بهتر از ده تا در هوا است 

  • Hamzeh ali homayounfar
  • ۰
  • ۰

D'un sac à charbon on ne peut sortir Blanche farine

به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد.. گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه..و یا.. از کیسه زغال، نمی توان آرد سفید بیرون آورد.


Qui aime bien chatie bien

جور استاد به ز مهر پدر.


Charbonnier est mâitre chez-soi

گدا، در خانه خود شاه است.


CE qui vient de LA flûte s'en va par le tambour

باد آورده را باد می برد، یا... آنچه با نی لبک می آید، با نقاره می رود.


Chien échaudé craint l'eau froid

مار گزیده از ریسمان سیاه می ترسد.


Chien qui aboie me mord pas

سگی که پارس کند، گاز نمی گیرد.


Qui cherche trouve

جوینده، یابنده است.


Qui rit vendredi dimanche pleura

از پس هر خنده، آخر گر یه ای است.

  • Hamzeh ali homayounfar
  • ۰
  • ۱

سر آغاز

با یکی از یاران صمیمی و یکدل که از دوران تحصیل در دانشگاه، رابطه گرم و دوستی محکمی در بین ما بر قرار بود و علاوه بر شرافت ذاتی و شخصیتی ممتاز، از پایه و مایه علمی خوبی نیز برخوردار بوده است، برحسب تصادف، پس از سالیان دوری وتحمل فراق، از زمان فراغت از تحصیل، اتفاق ملاقات روی داد. از زیارتش جان تازه ای گرفتم. تقاضایم را که شبی در منزلم در خدمتش باشم را پذیرفت. این اقبال را به دیده منت نهادم. تقاضای مشروط داشت که شام ساده باشد و زحمت زیاد ایجاد نگردد‌ و به جای خوردن و آشامیدن، وقت ما به صحبت و یاد روزگاران گذشته بگذرد و درد دلهای جوانی را در دل زنده نگهداریم... من نیز چنین کردم. اگرچه در کلبه کوچک ما، به قول آن شاعر خوش ذوق، رونق اگر نبود، که نبود ولی وفا و صفا جایگزین آن شده بود. آری، شام کاملا ساده بود و به خوردن غذا اشتیاقی نبود و چنان که گذشت، ساعات ما به یاد ایام درس و مشق و خاطرات دوران تحصیل گذشت.

خلاصه کنم که سخن به درازا کشید... دوست عزیزمان برای تنوع و رفع خستگی در اتاق قدم می زد تا به کتابخانه کوچکی که در گوشه ای از اتاق قرار داشت، نزدیک گردید و کتابها را یک یک نگاه می کرد که چشمش به دفترچه فرسوده ای افتاد. آن را برداشت و مدتی نسبتا طولانی به مطالعه آن پرداخت. پیدا بود که مطالب آن نظرش را جلب کرده است. سپس خطاب به من گفتند که چرا این مطالب را چاپ نکرده اید؟! با شوخی گفتم: کیسه مان ته کشیده بود! خندید و گفت: اگرچاپ این قبیل مطالب ما جور نباشد مشکور است، اقلا می توانستی آنها را در یک سایت در اختیار خوانندگان و طالبین این نوع سخنان بگذاری... ناگفته نگذریم که این یادداشت ها ضرب المثلهای فرانسه بودند که معادلش را از فارسی با توجه  به فرهنگ و کتابهای مرجع برگرفته بودم و البته این کارها از دوران تحصیل در دانشگاه و سالهای بعد از آن بود که اصرار داشتند در سایت قرار دهم. برای احترام، اطاعت دستورش را وظیفه دانستم و اینک تعدادی از آن ضرب المثل ها در اختیار خوانندگان و جویندگان علم قرار می گیرد.. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید..

  • Hamzeh ali homayounfar